بسم الله الرحمن الرحیم
ترقی یا تکامل؟
ضرورت بحث دربارهی مبانی تاریخی تمدن غرب از آنجا پیش میآید که در میان همهی مردم، چه آنانکه شیفته و مرعوبفرآوردههای این تمدن هستند و چه آنانکه از بسط سلطهی غرب در رنجند و حتی با آن به مبارزه برخاستهاند، این پرسش عمومیت یافته است که «چرا رنسانس و در پی آن انقلاب صنعتی در غرب پیش آمد؟ لوازم تاریخی یک چنین تحولی چه بود و چگونه همهی این لوازم، به یکباره در غرب جمع آمد و مؤدی به تولد و رشد و اشاعهی جهانشمول این تمدن شد؟» این پرسش از جانب هر کس که عنوان شود بسیار بجاست و البته حقیر مدعی نیستم که به این سؤال پاسخی کامل عرضه خواهم کرد، بلکه مقصود پایهگذاری بررسی و بحثی است که به یافتن جواب منجر شود. اگر «طلب» نباشد «وصل» حاصل نخواهد شد و اگر ما دل به روزمرگی خوش داریم و از تفکردربارهی این مفاهیم کلی بگریزیم، هرگز راه نجاتی برایمان پیدا نخواهد شد.
بسم الله الرحمن الرحیم توسعهیافتگی، اوتوپیای قرن حاضر
امروزه در زبان رایج سیاست، ملل جهان را به دو دسته تقسیم میکنند: توسعه یافته و توسعه نیافته. بهراستی این توسعه چیست که میتواند معیار تقسیمبندی قرار بگیرد؟ علت طرح این سؤال چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم در معنای توسعه
«توسعه» در فرهنگ امروزی ما شاید از نظر لفظ تازه باشد اما از نظر معنا تازه نیست. این معنا اگر نخستین سوغات غرب برای ما نباشد، از اولین رهآوردهای غربگرایی و غربزدگی در کشور ماست. لفظ «ترقی»(١) از اولین کلماتی است که فرنگرفتههای ما از نخستین روزهای آشنایی با غرب برای توصیف آن دیار به کار بردهاند. «ممالک راقیه» ـ که به معنای کشورهای مترقی و پیشرفته است ـ با آنکه سالهاست از زبان و فرهنگ عام ما حذف شده، اما هنوز هم در اذهان ما چندان غریب و نامأنوس نیست.(٢) برای دریافت معنای توسعه باید مفهوم این کلمه (ترقی) را دریافت، چرا که اصولاً همین اندیشهی ترقی اجتنابناپذیر بشر است که مبنای توسعهی تمدن کنونی بشر در ابعاد مادی و حیوانی وجود او قرار گرفته است. پیش از آنکه به مفهوم کلمهی ترقی در تفکر غربی بپردازیم، از آنجا که بسیاری از برادران سادهدل مسلمان ما لفظ توسعه(3) یا ترقی را با معنای رشد و تعالی در قرآن مرادف میگیرند و بر مبنای همین برداشت سادهلوحانه دربارهی اندیشهی ترقی و توسعه در اسلام نظر میدهند، باید به تحقیق در معنای «رشد» و «تکامل و تعالی» در قرآن بپردازیم. لفظ «رشد» و ترکیبات مختلف آن مجموعاً نوزده بار در قرآن مجید آمده است و آیهی مبارکهای که بیشتر از دیگران مورد استناد قرار گرفته آیهی ٢٥٦ از سورهی «بقره» است که «رشد» را صراحتاً در مقابل «غی» قرار داده است: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی(4). راه رشد (سبیل الرشاد)(5) راهی است که انسان را به سوی علت غایی وجود خویش و آن هدف خاصی که از آفرینش بشر مقصود پروردگار متعال بوده است هدایت میکند و آن را «راه صلاح» ترجمه کردهاند. با این ترتیب، این کلمه هرگز به معنای توسعه یا ترقی نیست، هر چند از وجهی که بیان خواهد شد به تعالی و تکامل تاریخی بشر نیز اشاره دارد؛ اما عجالتاً از این لفظ و مشتقات آن در قرآن مجید معنایی که دلالت بر ترقی و توسعه ـ به مفهوم فرنگی آن ـ داشته باشد مقصود نشده است. خود لفظ توسعه نیز مصدر ثلاثی از ریشهی «وسع» و به معنای ایجاد وسع و فراخی است و با صرف نظر از اینکه این کلمه در قرآن وجود داشته باشد یا نه، خود این لفظ ترجمهای است از یک کلمهی فرنگی (development) و جست و جوی آن در قرآن هیچ مناسبتی ندارد. باید به سراغ معنای آن رفت و تحقیق کرد که آیا قرآن مجید این معنا را تأیید میفرماید یا نه، و آیا در این جهت ما را راهنمایی فرموده است یا خیر پیش از ادامهی مطلب باید این تذکر عنوان شود که قرآن مجید نازلهی مقام علمی پروردگار و عصارهی عالم وجود است و اینچنین، بدون تردید مطلبی نیست که در آن قابل جست و جو و تحقیق نباشد؛ منتها برداشت از قرآن نیاز به مقدمات و شرایطی دارد که بدون این شرایط و مقدمات هرگز نمیتوان در آن دریای بیکرانه قدم گذاشت. منظور از «توسعه» در جهان امروز، صرفاً توسعهی اقتصادی با معیارها و موازینی خاص است و اگر گاهی سخن از «توسعهی فرهنگی» هم به میان بیاید مقصود آن فرهنگی است که در خدمت «توسعهی اقتصادی» قرار دارد. چنانکه وقتی سخن از آموزش نیز گفته میشود هرگز آن آموزش عام که ما از این کلمه ادراک میکنیم مورد نظر نیست بلکه منظور آموزش متد و ابزار توسعه (در همان وجه خاص) است نه چیز دیگر. دربارهی اینکه میزان این توسعهی اقتصادی چیست و چگونه است که جهان بر اساس این میزان خاص به جوامع «توسعه یافته» و «توسعه نیافته» تقسیم میشود، در فصلهای بعدی این کتاب به بحث خواهیم پرداخت. اما عجالتاً به تحقیق در مفهوم اجمالی توسعه ـ که ایجاد فراخی و رفاه بیشتر در زندگی مادی انسان و پیشبرد او در جهت تمتع هر چه بیشتر از مواهب طبیعی باشد ـ میپردازیم. در غرب همواره برای تفهیم ضرورت توسعه، دو تصویر برای انسان میسازند و او را وا میدارند که این دو تصویر را با یکدیگر قیاس کند: تصویر اول جامعهای انسانی را نمایش میدهد که در محیطهای روستایی کثیف، بدون بهداشت و لوازم اولیهی زندگی، در جنگ با عوامل ناسازگار طبیعی مثل سیل و قحطی و فرسایش خاک و اسیر امراضی مثل مالاریا، سل، تراخم و سیاه زخم، همراه با فقر غذایی و بیسوادی و جهالت و بلاهت، در خوف دائم از عواملی که علل آنها را نمیشناسد و بر سبیل خرافهپرستی ریشهی آنها را در مبادی غیبی جست و جو میکند، به سر میبرد. تصویر دوم جامعهی انسانی دیگری را نشان میدهد که در شهری صنعتی یا نیمهصنعتی، برخوردار از بهداشت و ارتباط فردی و جمعی ـ که از غلبهی او بر طبیعت و تسخیر آن حکایت دارد ـ در وضعیتی مطلوب که بر طبق بیان آمارهای رسمی مرگ و میر در آن به حداقل رسیده و دیگر نشانی از مالاریا، سل، تراخم، سیاه زخم و فقر ویتامین و پروتئین بر جای نمانده، هوشیار و آگاه، بهرهمند از همهی امکانات آموزشی، بدون ترس و خوف، مطمئن و متکی به نفس در جهانی که همهی قوانین آن را و علل حوادث آن را میشناسد، زندگی میکند.(6) خوب؛ حالا این دو تصویر را با هم مقایسه کنید! (هر کس بهتر مقایسه کرد جایزه دارد و جایزهی آن هم یک تور یکماهه به سواحل مدیترانه است!) معلوم است و جای هیچ تردیدی هم در آن نیست که دومی بهتر است. اگر ـ العیاذ بالله ـ خداوند هم صراحتاً با اسم و رسم و نشان در قرآن گفته بود که اولی بهتر است، کسی قبول نمیکرد چرا که دومی به مذاق هلوع و حریص انسان خوشتر مینشیند. اما بهراستی، صرف نظر از آنچه که بر سبیل مطایبه (با روش تبلیغی خود غربیها) گفته شد، کدامیک از این دو تصویر زیباتر است؟ باز هم دومی؟
بسم الله الرحمن الرحیم بهشت زمینیچرا توسعهیافتگی اوتوپیای انسان امروز قرار گرفته است؟ البته بهتر بود که میگفتیم توسعهیافتگی یکی از وجوه اوتوپیای آرمانی بشر غربی است، چرا که این آرمان در وجوه دیگری نیز تجلی دارد؛ فیالمثل تمایل عمومی بشر امروز به جانب دموکراسی نیز از همین آرمان اوتوپیایی واحد بر میآید، با این تفاوت که دموکراسی بیانکنندهی صورت سیاسی آن است. توسعهیافتگی و دموکراسی دو وجه از یک ایدهآل واحد است، و اما اینکه چرا بشر علت غاییِ حرکت خویش را در این صورت ایدهآل میبیند سؤالی است که قرآن مجید و روایات ما به روشنی به آن پاسخ گفتهاند؛ ولی پیش از تحقیق در این پاسخ، لازم است که یکبار دیگر ضرورت آن مورد تأکید قرار گیرد.
|
امروز: 22 بازدید
دیروز: 88 بازدید کل بازدیدها: 162153 بازدید
شعارشان خانه نشین کردن آوینی بود [172]
گفتیم می خواهیم فیلم ساز شویم ، گفت بروید اسرار الصلوه بخوانید [177] بفرمائید واقع بینی! [130] بحران بلا تکلیفی1 [172] تبعیض نژادی در سرزمین بمبها 2 [167] تبعیض نژادی در سرزمین بمبها 1 [165] مبارزه با بدحجابی 1 [245] مبارزه با بدحجابی2 [168] وبلاگ عصر موعود [223] [آرشیو(9)] سید مرتضی آوینی
آوینی را بهتر بشناسیم...
روایت محرم[11] . آینده بشریت[6] . سیطره بر جهان[5] . مبانی حکومت دینی[5] . مقالات سینمایی[4] . هنر و ادبیات[4] . مبانی توسعه و تمدن غرب[4] . فرهنگ و تهاجم فرهنگی[4] . سایر مقالات[4] . پیرامون روشنفکری[4] . پیرامون شعر[4] . کتاب حکومت فرزانگان[3] . از خودم .
وبلاگ عصر موعود
*... بگو به آن که ، دل از بار غم گران دارد ...* نمازخانه بوستان بهاره برای اولین بار ... ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی |